پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی روحانی«قدس سره»
تقيه ائمه (عليهم السلام)
استفتاء:

آيا اميرمؤمنان (عليه السلام) و ساير ائمه اطهار (عليهم السلام) در نمازهايشان به خلفا و ستمگران زمان خود اقتدا مى نمودند؟ و آيا اين عمل هميشگى بوده است يا موقت؟ زيرا در روايتى خواندم كه خالد ابن وليد، ابوبكر و عمر قصد ترور حضرت على (عليه السلام) را داشتند و از مضمون روايت مشخص مى شود كه حضرت (عليه السلام) در نماز خود به ابوبكر اقتدا فرموده بود، در عين حال روايت ديگرى در دست داريم كه بيان مى دارد، حذيفه به منافقان اقتدا نمى نمود، چگونه است كه حذيفه از اقامه نماز به امامت منافقان امتناع مى كند ولى اميرالمؤمنين (عليه السلام) امتناع نمى فرمايند؟

جواب:

باسمه جلت اسمائه؛ از جمله آموزه هاى دينى، تقيه از روى هراس و بيم مى باشد كه خداوند آن را جهت پايدارى دين خود به وسيله حفظ جان اهلش تشريع نموده است و از همين رو به آنان اجازه فرموده تا براى حفظ خون ها، جان ها، اموال و ناموس خود هنگام ضرورت بر خلاف آنچه در موقعيت هاى عادى موظف به انجامش هستند، عمل نمايند.

از جمله كارهايى كه در فراگير نمودن دين خداوند متعال و بالا بردن موقعيت اسلام و مسلمانان دخالت دارد، تقيه مدارايى مى باشد.

منظور از اين نوع تقيه هم زيستى نيكو با اهل سنت است كه شامل: نمازگزاردن همراه ايشان، عيادت از بيمارانشان، شركت در مراسم ترحيم درگذشتگان و به طور كلى هر موردى مى شود كه همبستگى اسلامى، پشتيبانى از دين خدا و بزرگداشت مقام اسلام و مسلمين در برابر كفار و مشركين را به ارمغان مى آورد.

هر موردى كه حاكى از برخورد نيكوى بعضى از معصومين (عليهم السلام) با سركشان دوره خود باشد ـ البته در صورتى كه ثابت شود ـ زاييده يكى از اين دو نوع تقيه مى باشد.

از آنجا كه اين مسأله با توجه به جايگاه و شرايط افراد نسبت به هم تفاوت مى كند بنابراين امكان دارد كه معصوم(عليه السلام) با عمل به تقيه، رفتارى را انجام دهد كه انجام آن براى شخص ديگرى كه ملزم به تقيه نيست جايز نباشد. (1)

-----------------------------------------------------------------------

1- البته در كتاب شريف احتجاج مرحوم طبرسى، ترجمه غفارى مازندرانى، ج1، ص342 آورده است: شيخ ابو جعفر القمى رضى اللّه عنه كه از اعيان علماى شيعه اثنا عشريه است در كتاب بهجة المناهج و در بعض كتب ديگر از مصنفات خود نقل كرده كه هرگز امير المؤمنين على عليه السّلام بيعت با ابابكر و عمر و عثمان نكرد و در عقب ايشان نماز نگزارد و چون آن جماعت وفات يافتند، آن حضرت به نماز جنايز ايشان حاضر نشد و اگر به ضرورت به جهت الزام خصم به مجلس ايشان مى رفت سلام نكرده و اظهار عداوت از آن جماعت مى نمود، بلكه طعن و لعن مى فرمود.